دکتر مید به بالای سن رفت و در میان همهمه جمعیت گفتک این مطلبی که می خواهم بگویم فقط برای کمک به سربازان شجاع وطن است. الانرقص شروع می شود. آقایا اگر می خواهید با خانم مورد علاقه تان برقصید باید پول بدهید...
ولوله ای پرشور و پرخنده سالن را پر کرد. آقایان هر کدام با اعلام مبلغی دختر مورد علاقه شان را به سن دعوت می کردند.اسکارلت فکر کرد: این عادلانه نبود. چه زود تمام زیبایی های زندگی برایش تمام شده بود. در همین افکار بود که ناگهان اسم خودش را شنید((خانم چارلز هامیلتون یکصدو پنجاه دلار طلا)) این رت باتلر بود که او را برای یک چنین مبلغ هنگفتی به رقص دعوت کرده بود . اسکارلت با خوشحالی فریاد زد:قبول می کنم!
تصویر سازی،طراحی، وب سایت شخصی منصوره صحرایی
tarrahi-koodak.ir
طراحی و نقاشی صحنه های بر گزیده از رمان معروف بر باد رفته اثر مارگارت میچل
تتص
:: برچسبها:
تصویر سازی،طراحی، وب سایت شخصی منصوره صحرایی tarrahi-koodak ,
ir ,
:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0